سلام مامان
خیلی وقته اینجا باهات حرف نزدم
و فردا روز تولدت بهونه ای شد بیام اینجا
بیام اینجا تا مثل همیشه بگم دلتنگتم
بگم که فرشته آسمونی من مامان مهربونم
تولدت تو آسمونها مباااااااااارک
مواظب خودت باش
فکر ما نباش مبادا غصه من و تنهاییم رو بخوری
آخه همیشه حرفت تو گوشمه که میگفتی:
من نمیتونم بدون تو جایی برم آخه همش فکرم پیش توعه
تو تنهایی چیکار میکنی و الان ۸ سال و هفت ماهه که تنهام
و دیگه تو نیستی که نگرانم باشی
و میگفتی :
مامان مثل من باید دور دنیا بگردید
کجا رو بگردم مثل تو پیدا کنم؟مگه مثل تو پیدا میشه؟
همیشه بیادتم
دوستت دارم
تو بهترین و ماه ترین مادر دنیا بودی
نظرات شما عزیزان:
soren 
ساعت21:14---18 آبان 1401
با درود مرگ رو به عنوان بخشی از طبیعت دنیا بپذیرید ، با آن کنار امده و پشت سر بگذارید مثل دیگر مسایل مثلا پیدایش شب و روز ، وجود خورشید در اسمان و ... مرگ هم به همین صورت حتی اگر فرضا مادر من امروز هم نمیرد بالاخره که روز دیگری خواهد مرد ! پس باید با آن کنار آمد فکر کردن به گذشته نه تنها چیزی را تغییر نمیدهد بلکه باعت سوختن و هدر رفتن زمان حال هم میشود همان زمانی که با فکر کردن به گذشته تلف شد! پس زمان حال رو باید صرف پیشرفت برا آینده کرد
|